سال هاست ...


سالهاست

من و فراموشی

سَرِ "تو"

جنــگ داریم!

...

هی می خواهم گُمت کنم به عمد

اما هی پیدایت می کنم اتفاقی ...

زندگی چیزی می خواهد از جنس واقیت ...

زنــدگـی چــیزی کـــم دارد...

شــایـد یـک بـــهانـه !

که یک نـــفر

یک بار بگویـد :

دوستت دارم

که حداقل این بار واقعی باشد..

حس قشنگیه ...

چـــه حس قشنـگیــه


وقتــی از نـگاهـش می خـــونی


ک از نگـاه کـــردنت


واقعـــا لــذت می بره ...!

دلتنگ نیستم ...

نه بر می گردی !

نه بر می گردم

نه شبیه گذشته ها دوستت دارم!

فقط گاهی به تو فکر می کنم

اسم این دلتنگی نیست . . . ! 

کاش ...

کـاش وَقـت هـای تــَنهـایی



یـکی از تو سایـه مـی اومد


و مـثلِ پــسرخالــه می گــفـت


نــ ـون بــگیرم


نــفت بـــگیرم


دلـــت گــرِفته


منـــــم مــی گــُــفتــم آره


بَعد فــقــَط می نــشست کنارم


و سکوت می کــرد



منــــم مثلِ کــــلاه قرمزی


سَرمو می ذاشتـــــم رو زانوش ...

 

....

دیگر دلم تو را  نمی خواهد ...

ب مادربزرگ  حسودیم می شود ...

دلم خانه ای با ستون های سفید

و باغچه ای پر از یاس می خواهد

و نوه هایی ک

از خراب کردن گل هایی ک ب یاد تو می کارم

منعشان کنم ...

درد یعنی ...

درد يعنــی ...

عاشــقانه هــايی ک مــي نويــســی

هــمه را به يــاد عشــقــشان بينــدازد

و تو همــچنــان بنــويــسی

بــدون اينــکه عــشق کــسی باشــی

يا حــتی در يــاد کسی ... !!

...!!

لعنت به نگاهی ؛

که نمیدانی معنایش رفتن است ،

یا ماندن
... !!!

ساده بودن را میخواهم ...!!


دیگر کسی ساده نمی نویسد

ساده نمی گوید

حتی ساده نگاه هم نمی کند

و من همچنان چشم هایم به دنبال کسی است ک

نگاهش ساده باشد


حرف هایش

خنده هایش

گریه هایش

ساده باشند


ساده بپوشد

ساده دست هایم را بگیرد

ساده شلوغ کند

خودم هم دیگر ساده نیستم اما

و مشکل همین است..!

گاهی وقتا دلم میخواد ...

گاهی دلم میخواد

یکی ازم اجازه بخواد

ک بیاد تو تنهاییم

و من اجازه ندم !

و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو

و آروم بغلم کنه

و بگه :

مگه من مردم که تنها بمونی ؟

کدامش ...؟؟؟!!

من دعا می کنم تو را داشته باشم



تو دعا می کنی دیگر نباشم



بیچاره خدا ...!

ساده نگاه کن ...

شعرهايم را ميخواني ...

ميگويی روان پريش شده ام ...

پيچيده است ...
 
قبــــول !
 
امـــا ...

مــن فقط ...

چشــــم های تو را مي نويــسم ...
 
تو ساده تر نـگـــاه کــن ...

ب یاد اون لحظه باش دلکم ....


يه وقــــتایی ک دلت گـرفته


بغض داری


آروم نـیستی


دلت بـــراش تـنگ شده ....


حـوصله ی هـیـچـکس رو نـداری

به یــاد لحظه ای بیفت کـ


اون هــمه ی بی قـراری هــاتـو دیـــد


امــا ....


چـشمـاشـو بست و رفــت ... !!!

من ...!!


باران بیاید یا نیاید ...

تو

در برم باشی یا نباشی ....!

خاطرت

باشد یا نباشد

من ...!!


خیس از یاد توام ..!